آنچه بر من می گذرد

رویاهای امروز من ، زندگی فردای من !

آنچه بر من می گذرد

رویاهای امروز من ، زندگی فردای من !

مرور خاطرات!

الان ساعت 2:04 بامداده و بی خوابی زده به سرم!
کاری نداشتم بکنم، حوصله ی فیلم دیدن هم نداشتم. پس تصمیم گرفتم وبلاگ قدیمیم رو باز کنم و مروری بر خاطرات گذشته کنم.
از 6 سال پیش شروع به نوشتن کردم! چقدر خوب بود که لحظاتم رو اونجوری ثبت کردم! الان بعد از 6 سال که دوباره میخونمشون هم خاطرات برام زنده میشن و هم میتونم گذر زمان رو احساس کنم! می تونم احساس کنم که بزرگ شدم! که رنگ نوشته هام تغییر کردن!

کاش می تونستم هنوز هم اونجوری بچه گانه بنویسم...

تصمیم گرفتم باز هم بنویسم. به طور مرتب! یه برنامه میریزم و توی بازه های زمانی مشخص وبلاگم رو آپ میکنم. حیفه که ننویسم! شاید چند سال دیگه هیچ کدوم از این وقایع رو یادم نیاد...

پس باید دوباره شروع کنم .......

نظرات 3 + ارسال نظر
شاذه پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:35 ب.ظ http://moon30.blogsky.com

عالیه! خیلی خوبه که بنویسی. اولین بار که باهات آشنا شدم تازه از مکه برگشته بودی... هی....

هییی یادش بخیییییر ....
پیر شدیم رفت :دی

شاذه شنبه 14 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:03 ب.ظ http://moon30.blogsky.com

سلام :)
من اینجا کامنت نذاشته بودم؟! یادم نیس! ولی به هرحال خوشحالم که می خوای دوباره بنویسی

هان یادم اومد! گذاشته بودم. شاید ارسال نشده.

آره گذاشته بودین :دی
خوب شد 2تا گذاشتین :دی تنها مشتری اینجا خودتونین :))

من یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:36 ب.ظ http://my-moon.blogsky.com

سلام
خیلی خوبه که شروع به نوشتن بکنید...پس ایشالا زود به زود آپ میکنید...

سلام
مرسی، ایشالله ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد